دلنوازم
برو اي بهار زيبا ، كه من از تو بي نيازم
ز تو كرده بي نيازم ، رخ يار دلنوازم
تو و غنچه هاي خندان ، من و خنده هاي جانان
تو و سرو جويبارست ، من و ناز سرو نازم
تو و آهوان مستت ، تو و نرگسان شهلا
من و چشم مست يارم كه نموده نغمه سازم
به گلي كه خار دارد تو چه افتخار داري؟
به گل رخش نگه كن ، كه خبر شوي ز حال زارم
چو نشنيد او به چشم كشدم به بت پرستي
چو به قبله در آيد ، كند آتشين نمازم
نخورد نجف فریبت به شكوه و جلوه تو
برو اي بهار زيبا !!! كه من از تو بي نيازم