دلنوشته

دوست دارم فقط همین

دل

از غم جدا مشو که غنا مي‌دهد به دل

اما چه غم غمي که خدا مي‌دهد به دل

 

گريان فرشته‌ ايست که در سينه‌هاي تنگ

از اشک چشم نشو و نما مي‌دهد به دل

 

 

تا عهد دوست خواست فراموش دل شدن

غم مي‌رسد به وقت و وفا مي‌دهد به دل

 

دل پيشواز ناله رود ارغنون نواز

نازم غمي که ساز و نوا مي‌دهد به دل

 

 

اين غم غبار يار و خود از ابر اين غبار

سر مي‌کشد چو ماه و صلا مي‌دهد به دل

 

اي اشک شوق آينه‌ام پاک کن ولي

زنگ غمم مبر که صفا مي‌دهد به دل

 

غم صيقل خداست خدا يا ز مامگير

اين جوهر جلي که جلا مي‌دهد به دل

 

با همتي که بال هما مي‌دهد به دل

قانع به استخوانم و از سايه تاجبخش

 

تسليم با قضا و قدر باش  شهریار

و ز غم جزع مکن که جزا مي‌دهد به دل

 

+ هک شده در: 30 / 10 / 1389برچسب:,ساعت 3 ازقلب گلبرگ |

همدم

گفته بودم که بیایی دل من شاد کنی

طایر بسته پری از قفس آزاد کنی

زفراق تو که دیوار دلم ویران است

قدمی رنجه کنی خانه ای آباد کنی

شب و روزم به خیال تو به امید تو گذشت

طلب باقی عمرم تو ز بیداد کنی

اشک چون سیل دهان می رود از حسرت تو

کی شود لحظه دیدار مرا یاد کن

بس که در آرزوی دیدن تو می سوزم

ترسم آخر که مرا همدم فرهاد کنی

+ هک شده در: 29 / 10 / 1389برچسب:,ساعت 3 ازقلب گلبرگ |

عشق بزرگان

عشق  ترا  خرد  نبايد  شمرد    

عشق  بزرگان نبود  کار  خرد

 

بار  تو  هرکس  نتواند  کشيد

خار تو  هر  پاي  نيارد   سپرد

 

جز  به  غنيمت  نشمارم   غمت

وز تو  توان  غم به غنيمت  شمرد

 

چون ز پي تست چه شادي چه غم

چون ز مي تست چه صافي چه درد

 

باري از  آن  پاي  شوم  پايمال

باري از آن  دست  برم  دستبرد

 

با تو کله  بنهم و  سر بر سري

گرچه  نيايد  کلهم  از  دو  برد

 

چيست ترا آن نه  سزاوار عشق

گير که خوبي و بزرگي   بمرد

 

حسن تو همچون سخن  انوري

رونق   بازار  جهاني    ببرد

 

+ هک شده در: 28 / 10 / 1389برچسب:,ساعت 3 ازقلب گلبرگ |

دوست

عشق آمد وشد چو خونم اندر رگ و پوست
تا ساخت زخود تهی وپر ساخت ز دوست
اجزای وجودم همگی دوست گرفت
نامی ز من با من وباقی همه اوست

+ هک شده در: 27 / 10 / 1389برچسب:,ساعت 3 ازقلب گلبرگ |

دل او

آن موقع که طرح رخ معشوق به اطاقم نــقش بست
با یاد غمــش غـمی دگــر دردل مــن طــرحــی بست

دیــدم کــه در ایـــن دو روز باقـــی گـــــــر هـــــــست
ازهستی اوست اگرکه خوش یمنی عشق با
ما هست

دیـــوانــه دلــم کــه در پــی صــــــیـد دل یــــــارم گـــشت
شاید که دلش اگر همی  خواست  به دنبال دل ما می گشت

بیمار شدم  چون دل  بشکسته  من در پی  عشقش  می گشت
انگار که با ریزش بارانم باز نقش دل او از دل من محو نگشت

+ هک شده در: 25 / 10 / 1389برچسب:,ساعت 3 ازقلب گلبرگ |

مي شوم

امشب ز نور ماه پر از درد مي شوم
غمگين و دلشکسته و رخ زرد مي شوم
امشب ز بغض و ناله ي اين ماه نيمه جان
با اشک نا چکيده هم آورد مي شوم
اي آسمان بر آتش جانم ببار باز
گويا فقط ز اشک تو من سرد مي شوم
با اين چنين سرودنم امشب ز حال ماه
از جمع صاحبان خرد طرد مي شوم
امشب ز ابر هاي پر از اشک آسمان
آواز خوان چو عاشق شب گرد مي شوم

+ هک شده در: 24 / 10 / 1389برچسب:,ساعت 3 ازقلب گلبرگ |

صبر كنيد

لحظه ها صبر كنيد و مرا با خود به همان جا ببريد كه منم بي تابم

لحظه ها آمدن و رفتنتان كوتاه است

كمي هم صبر كنيد  نفسي تازه كنيد

خاك اين راهه هزاران ساله را از تنه خود بتكانيد   بي وفايي نكنيد

لحظه ها رحم كنيد

منه تنها به كناري ببريد

باخودم صاف كنيد

با خودم صاف كنيد جور بيداري را

يار را از چه بخواهيد من اينجا هستم   لحظه ها رحم كنيد

لحظه ها گوش دهيد

و سپاريد به دل گوشتان را كه دلم همه اش فرياد است

گوشتان را در و دروازه نكنيد

كمي هم گوش دهيد به صداي دله من

كه صدايش همه آفاق گرفته و خودش در خواب است

در وصال يار چون باد رويد در نبودش چون مور

باز هم سوزه جدايي به دلم ننشانيد

لحظه ها فكر كنيد

كه منم بي تابم

كه منم مشتاقم

داغ ديگر به دلم ننشانيد

كمي آهسته رويد   لب تشنه كمي هم تر بكنيد

تنه خسته چه گناهي دارد    كمي هم صبر كنيد

 

+ هک شده در: 23 / 10 / 1389برچسب:,ساعت 3 ازقلب گلبرگ |

دلنوازم

برو اي بهار زيبا ، كه من از تو بي نيازم

          ز تو كرده بي نيازم ، رخ يار دلنوازم

تو و غنچه هاي خندان ، من و خنده هاي جانان

       تو و سرو جويبارست ، من و ناز سرو نازم

تو و آهوان مستت ، تو و نرگسان شهلا

     من و چشم مست يارم كه نموده نغمه سازم

به گلي كه خار دارد تو چه افتخار داري؟

   به گل رخش نگه كن ، كه خبر شوي ز حال زارم

چو نشنيد او به چشم كشدم به بت پرستي

      چو  به  قبله  در آيد ،  كند  آتشين  نمازم

نخورد نجف فریبت به شكوه و جلوه تو

                                                              برو اي بهار زيبا !!! كه من از تو بي نيازم

 

+ هک شده در: 22 / 10 / 1389برچسب:,ساعت 3 ازقلب گلبرگ |

ماهی تو

ماهي هميشه تشنه ام

در زلال لطف بيکران تو

مي برد مرا به هر کجا که ميل اوست

موج ديدگان مهربان تو

زير بال مرغکان خنده ها ت

اي زلال پاک

جرعه جرعه جرعه مي کشم ترا به کام خويش

تا که پر شود تمام جان من ز جان تو

اي هميشه خوب

اي هميشه آشنا

هر طرف که مي کنم نگاه

تا همه کرانه  هاي دور

عطر و خنده و ترانه مي کند شنا

اي زلال تابناک

يک نفس اگر مرا به حال خود رها کني

ماهي تو جان سپرده روي خاک

+ هک شده در: 21 / 10 / 1389برچسب:,ساعت 3 ازقلب گلبرگ |

بهترين بهترين من

زرد و نيلي و بنفش

سبز و آبي و کبود

با بنفشه ها نشسته ام

سالهاي سال

صيحهاي زود

در کنار چشمه سحر

رنگ ها شکفته در زلال عطرهاي گرم

مي ترواد از سکوت دلپذيرشان

بهترين ترانه

بهترين سرود

مخمل نگاه اين بنفشه ها

مي برد مرا سبک تر از نسيم

از بنفشه زار باغچه

تا بنفشه زار چشم تو که رسته در کنار هم

زرد و نيلي و بنفش

سبز و آبي و کبود

با همان سکوت شرمگين

با همان ترانه ها و عطرها

بهترين هر چه بود و هست

بهترين هر چه هست و بود

در بنفشه زار چشم تو

من ز بهترين بهشت ها گذشته ام

من به بهترين بهار ها رسيده ام

اي غم تو همزبان بهترين دقايق حيات من

لحظه هاي هستي من از تو پر شده ست

آه

در تمام روز

در تمام شب

در تمام هفته

در تمام ماه

در فضاي خانه کوچه راه

در هوا زمين درخت سبزه آب

در خطوط درهم کتاب

در ديار نيلگون خواب

اي جدايي تو بهترين بهانه گريستن

بي تو من به اوج حسرتي نگفتني رسيده ام

اي تو بهترين اميد زيستن

در کنار تو

من ز اوج لذتي نگفتني گذشته ام

در بنفشه زار چشم تو

برگهاي زرد و نيلي و بنفش

عطرهاي سبز و آبي و کبود

نغمه هاي ناشنيده ساز مي کنند

بهتر از تمام نغمه ها و سازها

روي مخمل لطيف گونه هات

غنچه هاي رنگ رنگ ناز

برگهاي تازه تازه باز مي کنند

بهتر از تمام رنگ ها و رازها

خوب خوب نازنين من

نام تو مرا هميشه مست مي کند

بهتر از شراب

بهتر از تمام شعرهاي ناب

نام تو اگر چه بهترين سرود زندگي است

من ترا به خلوت خدايي خيال خود

بهترين بهترين من خطاب ميکنم

بهترين بهترين من

+ هک شده در: 20 / 10 / 1389برچسب:,ساعت 3 ازقلب گلبرگ |

صبورم

من صبورم اما...
به خدا دست خودم نيست اگر مي رنجم
يا اگر شادي زيباي تو را به غم غربت چشمان خودم مي بندم .
من صبورم اما . . .
چقدر با همه ي عاشقيم محزونم !
و به ياد همه ي خاطره هاي گل سرخ
مثل يک شبنم افتاده ز غم مغمومم .
من صبورم اما . . .
بي دليل از قفس کهنه ي شب مي ترسم
بي دليل از همه ي تيرگي تلخ غروب
و چراغي که تو را ، از شب متروک دلم دور کند. . .
مي ترسم .
من صبورم اما . . .
آه . . .
اين بغض گران صبر نمي داند چيست

+ هک شده در: 19 / 10 / 1389برچسب:,ساعت 3 ازقلب گلبرگ |

قطره ى خون

چه گويمت  كه  دلم  از  جدائيت  چون  است

دلم جدا ز تو دل نيست  قطره ى  خون  است

تو كرده اى دل من خون و تا ز  غصه  كنى

دوباره خون  به  دلم  پرسیم  دلت چون است

نه زلف و خال و رخ ليلي،آن دگر چيز است

كه آفت دل و  صبر  و  قرار  مجنون  است

ز مور  كمترم  و  مي كشم  به  قوت  عشق

به دوش باري  ، كز  حد  پيل  افزون  است

ز   من   بريدى  اگر  مهر  بي  سبب   دانم

كه اين نه كار تو اين كار،كار گردون  است

اگر  به  قامت  موزون   كشد   دل    هاتف

نه جرم او كه تقاضاى طبع   موزون   است

 

+ هک شده در: 18 / 10 / 1389برچسب:,ساعت 3 ازقلب گلبرگ |

دیوارهای مرز

اكنون دوباره درشب خاموش

قدميكشد همچوگياهان

ديواره هاي حايل

ديوارهاي مرز

تاپاسدارمزرعه عشق من شوند

اكنون دوباره همهمه هاي پليدشهر

چون گله مشوش ماهي ها

ازظلمت كرانه من كوچ ميكنند

اكنون دوباره پنجره ها

خود را

درلذت تماس عطرهاي پراكنده بازمي يابند

اكنون درخت ها همه درباغ خفته

پوست مي اندازند

وخاك باهزاران منفذ

ذرات گيج ماه رابدرون ميكشد

اكنون

نزديكتربيا

وگوش كن

به ضربه هاي مضطرب عشق

كه پخش ميشود

چون تام تام طبل سياهان

درهوهوي قبيله اندامهاي من

من درپناه شب

از انتهاي هرچه نسيمست

ميوزم

من درپناه شب

ديوانه وارفروميريزم

با گيسوان سنگينم

وهديه ميكنم به توگلهاي اين گرمسيررا

با من بيا

با من به آن ستاره بيا

به آن ستاره اي كه هزاران هزارسال

ازانجمادخاك ومقياس هاي پوچ زمين دورست

وهيچ كس درآنجا

ازروشني نمي ترسد

من

 درجزيره هاي شناوربه روي آب نفس ميكشم

من

درجستجوي قطعه اي ازآسمان پهناورهستم

كه ازتراكم انديشه هاي پست تهي باشد

بامن رجوع كن

بامن رجوع كن

به ابتداي جسم

به مركزمعطر يك نطفه

به لحظه اي كه ازتوآفريده شدم

بامن رجوع كن

من ناتمام مانده ام ازتو

بامن رجوع كن

من ناتوانم ازگفتن

زيرادوستت ميدارم

زيراكه"دوستت ميدارم"حرفيست

كه ازجهان بيهودگي ها

وكهنه هاومكررهاميايد

بامن رجوع كن

من ناتوانم ازگفتن

بگذاردرپناه شب،ازماه باربردارم

بگذارپرشوم

ازقطره هاي كوچك باران

ازقلب هاي رشد نكرده

ازحجم كودكان به دنيا نيامده

بگذارپرشوم

شايدكه عشق من

گهواره تولدديگري باشد

 

+ هک شده در: 17 / 10 / 1389برچسب:,ساعت 3 ازقلب گلبرگ |

از دست رفته ام

مادر بزرگ

گم کرده ام در هیاهوی شهر

آن نظر بند سبز را

که درکودکی بسته بودی به بازوی من

در اولین حمله ناگهانی تاتار عشق

خمره دلم

بر ایوان سنگ وسنگ شکست

دستم به دست دوست ماند

پایم به پای راه رفت

من چشم خورده ام

من چشم خورده ام

من تکه تکه از دست رفته ام

در روز روز زندگانیم

 

+ هک شده در: 16 / 10 / 1389برچسب:,ساعت 3 ازقلب گلبرگ |

امید رحمت

 

اگر مراد تو اى دوست بى مرادى ماست

مراد خويش دگرباره من نخواهم خواست

اگر قبول كنى ور برانى از بر خويش

خلاف راى تو كردن خلاف مذهب ماست

ميان عيب و هنر پيش دوستان كريم

تفاوتى نكند چون نظر به عين رضاست

عنايتى كه تو را بود اگر مبدل شد

مرا به هر چه كنى دل نخواهى آزردن

كه هر چه دوست پسندد به جاى دوست رواست

اگر عداوت و جنگست در ميان عرب

ميان ليلى و مجنون محبتست و صفاست

هزار دشمنى افتد به قول بدگويان

ميان عاشق و معشوق دوستى برجاست

غلام قامت آن لعبت قباپوشم

كه در محبت رويش هزار جامه قباست

نمي توانم بى او نشست يك ساعت

چرا كه از سر جان بر نمي توانم خاست

جمال در نظر و شوق همچنان باقى

گدا اگر همه عالم بدو دهند گداست

مرا به عشق تو انديشه از ملامت نيست

و گر كنند ملامت نه بر من تنهاست

به روى خوبان گفتى نظر خطا باشد

خطا نباشد ديگر مگو چنين كه خطاست

خوشست با غم هجران دوست سعدى را

كه گر چه رنج به جان مي رسد اميد دواست

بلا و زحمت امروز بر دل درويش

از آن خوشست كه اميد رحمت فرداست

 

 

+ هک شده در: 15 / 10 / 1389برچسب:,ساعت 3 ازقلب گلبرگ |

عاشق تر

آنکه در را محکم می کوبد یقیناَ آشناست

آنکه در را آرام می کوبد قصد آشنای دارد

وآنکه پشت درنشسته ازهمه عاشق تراست

 

+ هک شده در: 14 / 10 / 1389برچسب:,ساعت 3 ازقلب گلبرگ |

مات ام

فريادم در سینه گمگشته

و نگاهم

در تبسم يك لبخند خشك

مات

آشناي آيين و غريبه كيش

دير صبحي است

كه دلم تنگ است

و روحم

در انديشه ي عروج بي پايان

چون شمع مي سوزد

و در پيچ و خم شطرنج زندگي

گاه كيشم و گاه مات

 

+ هک شده در: 13 / 10 / 1389برچسب:,ساعت 3 ازقلب گلبرگ |

خبر ز تو

بگو بگو

بگو به من

مگر چه ديده اي ز من

بگو به من

تو خوب من

چرا ؟ چرا؟

مگر چه كرده ام به تو ؟

ببين كه گلشن وجود من

چگونه تشنه ي بهار توست

مگر اميد من ، رسيدن ، وصال توست

بگو بگو

قسم به جان تو

به رويش ستاره ها

به ماه ، كهكشان و راه آن

قسم به شب ، به روز

به ظلمت شبانه ام

به كلبه ي خرابه ام

قسم به روح پاك خود

كه چون نسيمي از سحر

به روح پر شرر زند

مرا نمي رسد خبر

ز فطرت درون تو

بگو ، بگو ، مگر چه كرده ام به تو؟

 

+ هک شده در: 12 / 10 / 1389برچسب:,ساعت 3 ازقلب گلبرگ |

توست !!

از در  درآ  درآ  که  دلم  بي قرار  توست

گلزار  من  شکفته  ي  ابر  بهار   توست

اي  روشنايي  سحر  اي  لطف   صبحدم 

بيدار  چشم  شب  همه در انتظار  توست

در پرده  تيغ  آتش   خورشيد   کي   ش؟

در اين کبود سرد شکاف از شرار توست

اجر شکيب  دشت  بر   ايام   سرد   دي 

گل خند و خنده هاي بلند  هزار   توست 

اي گوهري دل که  تويي  هان  نگاه  کن 

اين  آبدار   لعل  دل   من   نثار  توست

 

+ هک شده در: 9 / 10 / 1389برچسب:,ساعت 3 ازقلب گلبرگ |

یافتم

بر جگر داغي ز عشق لاله رويي يافتم                             در سراي دل بهشت آرزويي يافتم

عمري از سنگ حوادث سوده گشتم چون غبار                   تا به امداد نسيمي ره به كويي يافتم

خاطر از آيينه صبح است روشن تر مرا                       اين صفا از صحبت پاكيزه رويي يافتم

گرمي شمع شب افروز آفت پروانه شد                          سوخت جانم تا حريف گرم خويي يافتم

بي تلاش من غم عشق تو ام در دل نشست                      گنج را در زير پا بي جستجويي يافتم

تلخكامي بين كه در ميخانه دلدادگي                                بود پر خون جگر هر جا سبويي يافتم

چون صبا در زير زلفش هر كجا كردم گذار                 بك جهان دل بسته بر هر تارمويي يافتم

ننگ رسوايي رهي نامم بلند آوازه كرد                                 خاك راه عشق گشتم آبرويي يافتم

 

+ هک شده در: 8 / 10 / 1389برچسب:,ساعت 3 ازقلب گلبرگ |

دوستت دارم !!

دوستت دارم ، دوستت دارم

به لطافت برگ گل

به ظرافت و زيبايي گل رز ، نرگس ، مريم

به لطافت شبنم صبحگاهي ، به استقامت كوه ، به پختگي پير دهر

دوستت دارم ، دوستت دارم

به اندازه يك دنيا پر از محبت ، به تو عشق مي ورزم

دوستت دارم ، دوستت دارم

عشق زيباي من

فرسنگها از من دوري و روحم متعلق به توست

دوستت دارم ، دوستت دارم

محبوب من ، دلدار من ، عشق من

غم هجرانت را به جان مي خرم

دوستت دارم ، دوستت دارم

عشق من ،اميد و آرزويم

دوستت دارم ، دوستت دارم

 

+ هک شده در: 7 / 10 / 1389برچسب:,ساعت 3 ازقلب گلبرگ |

می شکنم

من اگر اشک به دادم نرسد می شکنم

اگر از یاد تو یادی نکنم می شکنم

بر لب کلبه محصور وجود

اگر از یاد تو یادی نکنم می شکنم

اگر از هجر تو اهی نکشم تک وتنها به خدا می شکنم

 

+ هک شده در: 4 / 10 / 1389برچسب:,ساعت 3 ازقلب گلبرگ |

چشمان من

عشق من به باران

برای طراوت گلها نیست

برای پاکی آسمان هم نیست

وقتی باران می بارد

هیچ کس

متوجه چشمهای خیس من نمی شود

+ هک شده در: 3 / 10 / 1389برچسب:,ساعت 3 ازقلب گلبرگ |

دوستت دارم

مرا صد بار از خود براني

دوستت دارم

به زندان خيانت هم كشاني

دوستت دارم

چه سود از مهر ورزيدن

چه حاصل از وفا كردن

مرا لايق بداني يا نداني

 دوستت دارم

+ هک شده در: 2 / 10 / 1389برچسب:,ساعت 3 ازقلب گلبرگ |

نرود

هرگزم  نقش  تو  از  لوح  دل  و جان  نرود

هرگز از  یاد من  آن  سرو  خرامان   نرود

از  دماغ   من   سر  گشته   خیال    دهنت

به  جفای  ملک  و  غصه   دوران    نرود

در  ازل   بست   دلم  با  سر  زلفت   پیوند

تا  ابد  سر  نکشد  و ز  سر  پیمان   نرود

هر چه جز بار غمت بردل مسکین من است

برود  از  دل  من  و  ز  دل  من  آن  نرود

آنچنان مهر توام در دل  و جان  جای گرفت

که  اگر  برود  از  دل  و  از  جان   نرود

گر رود از پی خوبان  دل من  مغرور است

درد  دارد  چه  کند  که  پی  جانان   نرود

هر که خواهد که چو حافظ نشود سر گردان

دل به  خوبان  ندهد  و ز پی  جانان   نرود

 

+ هک شده در: 1 / 10 / 1389برچسب:,ساعت 3 ازقلب گلبرگ |