شب مهتابه و چشمام بازم از یاد تو خیسه
دیگه عادت شده با بغض واسه تو می نویسه
کاش می فهمیدی که قلبم خونهی آرزوهات بود
یه نفس تنها نبودی همیشه دلم باهات بود
آسمون و ماه نقرش با یه عالمه ستاره
شاهدن که این بریدن دیگه برگشتی نداره
رفتی بی اونکه بدونی دل من مال خودت بود
حال بغضای شبونم به خدا حال خودت بود
سهم چشمای تو بودن توی دنیا هر چی داشتم
واسهی خاطر نازت جونمو گرو گذاشتم